متن درس
یکشنبه 14/11/1403-3شعبان1446-2فوریه2025-درس 85 فقه رهبری سازمانی –شرائط و موانع – جهاد و نکول-قاعده “لاقیادة الا بجهاد”
مساله 75: رویکرد جهادی در امورو دوری از تثاقل و نکول، شرط صحت ،قبول و کمال وظیفه رهبری رفتاری سازمانی مدیران است بسته به درجه این رویکرد.
- شرط صحت است یعنی اثر انگیزش کارکنان براین رهبری مترتب میشود.
- شرط قبول است یعنی بهبود مستمرهم در سازمان بر آن مترتب میشود
- شرط کمال است یعنی تعالی همه جانبه سازمانی هم بر آن مترتب میشود.
شرح مساله :معلوم شد که وظیفه مدیر در رهبری سازمانی رفتاری اثر بخش شرائط و موانعی به عنوان احکام شرعی وضعی دارد یکی از شرائط عبارت از جهاد است و یکی از موانع نکول از جهاد است جهاد شرط صحت رهبری است یعنی مترتب کننده انگیزش بر فعل واجب رهبری سازمانی است . نکول مانع انگیزش است به این شرح که مدیر ناکل از جهاد انگیزش را در اطرافیان خود ایجاد نمیکند بلکه عامل ضد انگیزش است . زیرا ایجاد تثاقل میکند در مدیر و او را بدون تحرک لازم در جهت اهداف سازمان قرار میدهد لعموم قوله تعالی :” ما لکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقلتم الی الارض” [1] یعنی مثل یک شیئ ثقیل روی زمین سنگینی میاندازید موقع امر به “نفـر” به سمت جهاد فی سبیل الله که همان نکول است در شکل تثاقل لحن آیه مذمت و نکوهش است مذمت تثاقل که دال بر حرمت آن است بر امر مکروه که جواز فعل هم دارد اینگونه مذمت نمیکنند این مذمت به علت تثاقل هم بار میشود . علت تثاقل و نکول رضایت به حیات دنیا است یعنی مادیگرایی صرف بدون دخالت معنویت لعموم :”ارضیتم بالحیوه الدنیا و ماالحیوة الدنیا فی الاخره الاقلیل” مذمت رضایت به حیات دنیا . مذمت علت تثاقل است علت و معلول هر دو مذموم و ممنوعند شرعا و عقلا و عقلائیا . این تثاقل ممنوع و مذموم دارای مفاسد محتمله قویه ای است مانند بار خود را بستن در دوران مسئولیت نه بار سازمان را و مجموعه را . تثاقل باعث فربه شدن ساختار میشود و نیز بروکراسی، برو فردا بیا وکار امروز را به فردا انداختن(تسویف) ،هزینه ها و بودجه ها را صرف پرداخت های مختلف به کارکنان کردن و نه صرف عمران وآبادی و پیش رفت نمودن ،به تاخیر افتادن امور به هر بهانه ای ،کاهش انگیزه خدمت به ارباب رجوع ،افزایش دستیاران به غیر ضرورت ،کار ها را کامل انجام ندادن ، کاهش فاحش بهره وری ، در خود فرو رفتن مدیران ، زیاد شدن تجملات ،افزایش پاداشهای غیر ضرورو هدایا ،کاهش تولید و…. این ها همه از آثار تثاقل و خود سنگینی است که دولت چالاک و چابک و کوچک را به رویا بدل میکند ساختاری پرخور و کم کار از پیامد های این تثاقل است . تقدم اهداف و آمال فردی بر جمع ،به فرهنگ سازمانی تبدیل میشود فرهنگ استیثار به جای ایثار، مادیگری به جای معنویت گرایی ،خود خواهی به جای دیگر خواهی ،اباحی گری به جای تحفظ بر اصول و….. بدیهی است که عقل سلیم الزام به دفع ورفع این محتملات مضره و مُفسده میکند و شرع هم آن را تایید و تنفیذ میکند[2] . علاج همه این مضرات و مفاسد مخربه سازمان به جهاد است که باعث نفر و روان شدن امور فی سبیل الله میشود زیرا مانع تثاقل را میزداید سازمان را چالاک و چابک میکند دیوان سالاری را به حد اقل میرساند ، هزینه ها و بودجه های عمرانی را بر بودجه های جاری میچرباند ،امور را به شبکه خصوصی و تعاونی مجاهدان می سپارد ،کارکنان را از لاک خود به نفع مشتریان بیرون می آورد ،دیگر خواهی را بر خود خواهی حاکم میکند ، قناعت و کم توقعی را بر زیاده خواهی و زیاده روی راجح میکند . خدمت گذاری را بر قدرت نمایی غالب مینماید . تکلیف گرایی را بر حق خواهی چربش میدهد . بدهکاری را جانشین طلبکاری میکند ،سخت کوشی را بر تن آسایی قاهر میکند و…… بدیهی است که عقل سازمانی و مدنی این همه منافع و مصالح محتمله را ادراک و الزام به جلب و جذب کند و امضای شرع را هم بگیرد . چراکه پیامد این منافع و مصالح مجذوبه باعث سرعت در خدمت بی منت میشود بهبود کیفیت و دوام خدمات و تولیدات ،ازدیاد بهره وری ، رضایت ارباب رجوع و ابواب جمعی ، بهبود مستمر ،تعالی سازمانی و…… از پیامد های نفی تثاقل و رویکرد جهادی است و بدیهی است که مدیران با این رویکرد جهادی و رفتار مجاهدانه وظیفه راهبری سازمانی را موثرتر ایفاء میکنند و اثر انگیزش بر فعل رهبری آنان مترتب میشود یعنی رهبری صحیح را ارائه میدهند که هرچه بر درجه مجاهدت افزوده و از تثاقل و نکول کاسته شود فعل رهبری علاوه بر صحت ،مقبول بلکه کامل هم میشود چراکه جهاد شرط صحت ،قبول و کمال هم هست بسته به درجه جهاد حق جهاد .لذا میتوان این راهبرد را پرداخت که :” لا قیادة الا بجهاد” فافهم فتدبر
شرط صحت است یعنی اثر انگیزش کارکنان بر این رهبری مترتب میشود.
شرط قبول است یعنی بهبود مستمر در سازمان بر آن مترتب میشود
شرط کمال است یعنی تعالی همه جانبه سازمانی بر آن مترتب میشود.
فتحصل : مدیران در مقام ادای وظیفه رهبری سازمانی اثر بخش بایستی رویکرد جهادی در امور داشته باشند رویکرد جهادی در امور و دوری از تثاقل و نکول، شرط صحت ،قبول و کمال وظیفه رهبری سازمانی مدیران است بسته به درجه این رویکرد :
- شرط صحت است یعنی اثر انگیزش کارکنان براین رهبری مترتب میشود.
- شرط قبول است یعنی بهبود مستمر در سازمان بر آن مترتب میشود
- شرط کمال است یعنی تعالی همه جانبه سازمانی بر آن مترتب میشود. (والله العالم)
[1] التوبة : 38 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ
[2] قاعده ملازمه اصل «کلما حکم به العقل حکم به الشرع » معنای این قاعده آن است که هر گاه عقل به صورت مستقل فعلی را حسن یا قبیح دانست یا فعلی را دارای مصلحت و مفسده دانست ، کشف می کنیم که شارع مقدس نیز نسبت به آن فعل، حکم امر یا نهی دارد. از این حکم عقلی به آن حکم شرعی منتقل می شویم .
قاعده ملازمه فرع «کلما حکم به الشرع حکم به العقل» معنای این قاعده آن است که هر جا امر و نهیی از طرف شارع مقدس داشته باشیم به حکم عقل منتقل می شویم. یعنی می فهمیم این فعلی که مامور به یا منهی عنه است در نفس الامر داری جهت حسن یا قبح است . هر چند عقل به تفصیل، آن جهت را نمی داند اما از آنجا که قطع دارد که حکم عقل بر اساس مصالح و مفاسد واقعی صورت گرفته است ، به صورت اجمال به آن پی می برد .(ربانی )