فقه القیادة 48
- 7 آذر, 1403
- آیت الله سید صمصام الدین قوامی
موضوعات مطروحه در این درس:
ارکان قیادت – نفوذ وهدایت – احکام هدایت – یقین شرط کمال هدایت – یقین اجمالی کارمند مهتدی –علم اجمالی اکبرو
4شنبه 7/9/1403-25جمادی الاولی1446-27نوامبر 2024-درس 48 فقه القیاده (فقه رهبری سازمانی ) –ارکان قیادت – نفوذ وهدایت – احکام هدایت – یقین شرط کمال هدایت – یقین اجمالی کارمند مهتدی –علم اجمالی اکبرو
کبیر
مساله 39:
شرح مساله: البته در این بحث علم اجمالی کبیر[1] وصغیر [2]هم بوجود می آید برمهتدیان موقن که به کمال هدایت افتاده اند و سعی دارند هر چه با این کمال منافات دارد را پرهیز کنند تا مسیر منور خود را به خوبی و بی کم و کاست طی کنند . این قاعده کلی رفتار سازمانی مبتنی بر یقین است . یکی از دغدغه هایی که تعارض بدوی با قاعده کمال هدایت دارد علم و یقین اجمالی کبیر وصغیر یا اکبر و کبیر است . توضیح این که مهتدی یقین دارد که در میان تمامی اسناد بالادستی سازمانی از قبل تا الان و نیز دستور العمل های صادره از سوی مسئولان سازمان در ادوار مختلف تکالیفی بر دوش او قرار میگیرد این علم اجمالی را میتوان اکبر نام نهاد . اگر دائره اسناد را به دوران حاضر محدود کنیم علم اجمالی کبیر به وجود می آید که به اسناد گذشته کاری نداشته باشد و فرض هم این است که اسناد سازمانی متخذ از ادله شرعیه بوده و واجد شرعیت هستند .و باز اگر دائره اسناد را محدود تر کنیم به دستور العمل های صادره در این دروه مدیریت که او عضو این سازمان شده است علم اجمالی صغیر پدید می آید . آنگاه بحث انحلال پیش می آید که یعنی علم اجمالی اکبر به کبیر و کبیر به صغیر . در این جاست که این سوال پیش می آید که آیا کدامین درجه از انحلال با کمال هدایت ناسازگار است ؟و کدام سازگار؟ بله میتوان قلمرو کمال هدایت را که با ذره ای مخالفت با مقررات نمی سازد را به علم اجمالی اکبر منتهی کنیم که شامل کلیه مظنونات ،مشتبهات و مشکوکات است .
شرح مساله: البته در این بحث علم اجمالی کبیر[3] وصغیر [4]هم بوجود می آید که مثلا متوجه شویم که 90 در صد شامل “مکلف به” نیست میماند ده در صد که علم اجمالی در آن قابلیت و مشروعیت تنجیز دارد . البته لابد قرائنی به این انحلال[5] کبیر به صغیر علامت میدهد . در سازمانها و کارکنان مهتدی که تمایل دارند رفتار سازمانی خود را مناسب با کمال هدایت تنظیم کنند و رفتاری عالی داشته باشندبا انگیزه بالا و بتوانند که اهداف عالی سازمان را تحقق دهند و تعالی ببخشند سازمان متبوع خود را . اصل اشتغال و قاعده احتیاط و احراز موافقت قطعیه تا جایی که امکان دارد باید اعمال شود تا برائت یقینیه پیدا شود . البته این رویه و روحیه در شبهه غیر محصوره علم و یقین اجمالی سخت است و لایکلف الله نفسا الا وسعها . لذا اگر بتواند علم اجمالی کبیر را به صغیر بدل کند و در صغیر موافقت قطعیه را احراز کند به صواب وصلاح اقرب است .
[1] علم اجمالی کبیر : علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی میان کتابهای معتبر حدیثی و سایر امارات ظنّی
علم اجمالی کبیر، مقابل علم اجمالی صغیر بوده به معنای علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی در میان اخبار کتابهای روایی و امارات ظنی دیگر است؛ به بیان دیگر؛ در مواردی که دایره شمول علم اجمالی به تکالیف واقعی، به امارات ظنی ـ چه اخبار موجود در کتابهای روایی (معتبر و غیر معتبر) و چه امارات ظنی دیگر ـ محدود باشد، به آن، علم اجمالی کبیر میگویند.
نکته اول:بیشتر اصولیها اعتقاد دارند علم اجمالی کبیر به علم اجمالی صغیر، انحلال پیدا نمیکند.
نکته دوم:تقسیم علم اجمالی به علم اجمالی اکبر، کبیر و صغیر به لحاظ دایره شمول ـ گستردگی و محدودیت ـ اطراف علم اجمالی است؛ یعنی اگر دایره شمول علم اجمالی به تکالیف واقعی، همه مشتبهات ـ مظنون، مشکوک و موهوم ـ را شامل شود، آن را علم اجمالی اکبر، و در صورتی که فقط مظنونات را شامل شود، آن را علم اجمالی کبیر و اگر تنها احادیث موجود در کتابهای معتبر را در بر گیرد، آن را علم اجمالی صغیر مینامند. انحلال علم اجمالی اکبر به علم اجمالی کبیر مورد توافق اصولیون است.
علم اجمالی به لحاظ دیگری نیز به کبیر و صغیر تقسیم میشود و آن در هر موردی است که از انحلال یک علم اجمالی، علم اجمالی دیگری به وجود آید، چه در مورد تکالیف واقعی باشد چه غیر آن، که علم اجمالی اول را کبیر و علم اجمالی دوم را صغیر مینامند.
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه علم اجمالی کبیر به زیرصفحه علم اجمالی کبیر/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
[2] علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی میان کتابهای معتبر حدیثی را علم اجمالی صغیر گویند.علم اجمالی صغیر که، مقابل علم اجمالی کبیر، و به معنای علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی در میان کتابهای معتبر حدیثی است؛ به بیان دیگر، دایره شمول این علم اجمالی، محدود به تکالیف موجود در کتابهای معتبر حدیثی شیعه است.
[3] علم اجمالی کبیر : علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی میان کتابهای معتبر حدیثی و سایر امارات ظنّی
علم اجمالی کبیر، مقابل علم اجمالی صغیر بوده به معنای علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی در میان اخبار کتابهای روایی و امارات ظنی دیگر است؛ به بیان دیگر؛ در مواردی که دایره شمول علم اجمالی به تکالیف واقعی، به امارات ظنی ـ چه اخبار موجود در کتابهای روایی (معتبر و غیر معتبر) و چه امارات ظنی دیگر ـ محدود باشد، به آن، علم اجمالی کبیر میگویند.
نکته اول:بیشتر اصولیها اعتقاد دارند علم اجمالی کبیر به علم اجمالی صغیر، انحلال پیدا نمیکند.
نکته دوم:تقسیم علم اجمالی به علم اجمالی اکبر، کبیر و صغیر به لحاظ دایره شمول ـ گستردگی و محدودیت ـ اطراف علم اجمالی است؛ یعنی اگر دایره شمول علم اجمالی به تکالیف واقعی، همه مشتبهات ـ مظنون، مشکوک و موهوم ـ را شامل شود، آن را علم اجمالی اکبر، و در صورتی که فقط مظنونات را شامل شود، آن را علم اجمالی کبیر و اگر تنها احادیث موجود در کتابهای معتبر را در بر گیرد، آن را علم اجمالی صغیر مینامند. انحلال علم اجمالی اکبر به علم اجمالی کبیر مورد توافق اصولیون است.
علم اجمالی به لحاظ دیگری نیز به کبیر و صغیر تقسیم میشود و آن در هر موردی است که از انحلال یک علم اجمالی، علم اجمالی دیگری به وجود آید، چه در مورد تکالیف واقعی باشد چه غیر آن، که علم اجمالی اول را کبیر و علم اجمالی دوم را صغیر مینامند.
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه علم اجمالی کبیر به زیرصفحه علم اجمالی کبیر/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
[4] علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی میان کتابهای معتبر حدیثی را علم اجمالی صغیر گویند.علم اجمالی صغیر که، مقابل علم اجمالی کبیر، و به معنای علم اجمالی به وجود تکالیف واقعی در میان کتابهای معتبر حدیثی است؛ به بیان دیگر، دایره شمول این علم اجمالی، محدود به تکالیف موجود در کتابهای معتبر حدیثی شیعه است.
[5] انحلال علم اجمالی به محدود شدن دایره شمول علم اجمالی با خروج بعضی از اطراف اطلاق میشود
انحلال علم اجمالی، به معنای محدود شدن دایره شمول علم اجمالی خاص و خارج شدن بعضی از اطراف، از دایره شمول آن است که این امر، یا موجب تبدیل علم اجمالی به علم اجمالی کوچکتر شده و یا سبب از بین رفتن و تبدیل آن به علم تفصیلی به بعضی از اطراف و شک بدوی نسبت به بعضی دیگر میگردد.
مثال برای مورد اول، انحلال « علم اجمالی اکبر » به «علم اجمالی کبیر» است، زیرا دایره شمول علم اجمالی اکبر، تمام مشتبهات (مظنونات، مشکوکات و موهومات) را در بر میگیرد، ولی دایره علم اجمالی کبیر ، فقط شامل امارات ظنی است.
مثال برای مورد دوم جایی است که مکلف ، به نجاست یکی از دو ظرف موجود، علم اجمالی دارد، اما از راهی، به نجاست یک ظرف معین از آن دو ظرف علم تفصیلی پیدا میکند؛ در این صورت، علم اجمالی سابق وی منحل شده و تبدیل به علم تفصیلی به نجاست ظرف خاص و شک بدوی نسبت به ظرف دیگر میگردد که در مورد ظرف اول، اجتناب واجب است و در مورد ظرف دوم، شک بدوی پدید میآید و نسبت به آن اصل برائت جاری میگردد.
۲ – انحلال علم اجمالی کبیر به صغیر
انحلال علم اجمالی کبیر به علم اجمالی صغیر ، بر دو امر متوقف است:
۱. اطراف علم اجمالی صغیر ، بخشی از اطراف علم اجمالی کبیر باشد که منحل شده است؛
۲. مقدار معلوم به اجمال در علم اجمالی صغیر، از مقدار معلوم به اجمال در علم اجمالی کبیر بیشتر نباشد.