اصول فقه الاداره 69

موضوعات مطروحه در این درس:

متن درس

1شنبه 24/4/1403-298-  محرم-6 144 -14ژولای 2024-درس 69اصول فقه الاداره – اصول نظریه پردازی – رکن سوم – سوال پردازی – سری سوم سوالات نظام ساز 4

ج-سوالات نظام پرداز

سومین نوع سوالات از رکن سوم  نظریه و نظام که سوال پردازی بود  سوال نظام سازانه است و نظام دارای سه بعد است یعنی مبانی ،اصول و اهداف  که در چهار محور نظم ،رشد،انگیزش و معنویت  که ضرب شود میشود 12 سری سوال نظام ساز

ا-  سوالات  محور نظم (وظائف اصلی مدیریت )

الف1 سوالات مبنایی

  • جایگاه ربوبیت در مدیریت؟
  • نقش عرش و کرسی در تدبیر نظم آفرین خدا
  • نظم حاکم بر جهان
  • چشم انداز هستی؟
  • نقش انسان در اداره جهان؟
  • هدفمندی هستی؟

ب-1-سوالات اصولی

  • اصول سازماندهی؟
  • اصول برنامه ریزی؟
  • اصول نظارت بر برنامه؟
  • اصول هماهنگی ؟

ج-1-سوالات اهداف

  • اهداف سازماندهی
  • اهداف برنامه ریزی
  • اهداف نظارت و کنترل
  • اهداف هماهنگی؟

اا-سوالات محور رشد(مدیریت منابع انسانی )

ااسوالات مبنایی الف

  • گزینش اصلح در هستی؟
  • توانمندسازی در جهان؟
  • ارزیابی در هستی ؟
  • جبران در جهان؟

ااب-سوالات اصولی

  • اصول انتخاب ؟
  • اصول توانمندسازی ؟
  • اصول ارزیابی عملکرد ؟
  • اصول جبران خدمات؟

ااج سوالات اهدافی

  • اهداف گزینش؟
  • اهداف توانمندسازی؟
  • اهداف ارزیابی عملکرد؟
  • اهداف جبران خدمات؟

ااا-سوالات انگیزش (مدیریت رفتار سازمانی )

الف-ااا-سوالات  مبنایی

1-  هدایت جهان

2-ارتباطات جهان؟

3-اصلاحات جهان؟

4-حل تعارضات جهان؟

ب ااا- سوالات اصولی

5- اصول هدایت و رهبری

6-اصول ارتباطات؟

7-اصول اصلاحات رفتاری؟

8-اصول حل تعارضات ؟

ج-سوالات اهدافی

9-اهداف رهبری و هدایت ؟

10-اهداف ارتباطات؟

11-اهداف اصلاحات؟

12-اهداف حل تعارضات؟

اااا-سوالات معنویت (مدیریت فرهنگ سازمانی ) (درس 69)

الف اااا- سوالات مبنایی[1]

 

  • صفات سلبی خدا(جلال)؟
  • صفات ثبوتی(جمال)؟
  • صفات کمالیه؟
  • صفات تقدیسیه؟

ب اااا – سوالات اصولی

  • اصل اصلاح فرهنگ؟
  • اصل اکمال؟
  • اصل مطلوبیت ؟
  • اصل اصرار فرهنگ مطلوب؟
  • اصل تکرار فرهنگ مطلوب؟
  • اصل تدریج فرهنگ مطلوب؟
  • اصل تحکیم فرهنگ مطلوب؟

ج ااااسوالات اهداف

  • اهداف اصرار ؟
  • اهداف تکرار؟
  • اهداف تغییر؟
  • اهداف اصلاح فرهنگ
  • اهداف ایحاد فرهنگ

نکته : نظام متشکل از سه وجه مبانی ،اصول و اهداف است

  • مبانی : عقیدنی و جهان بینی
  • اصول : راهبردهای کلی موصل به اهداف که حاکم بر روش ها و اقدامات هستند .
  • اهداف : منتها و مقاصد راهبرد ها و راه کارها ی اثر بخش

 

[1] صفات جمال و جلال، دو صفت از صفات خداوند است. خداوند دو گونه صفات دارد: صفات جمال یا ثبوتیه که ذات احدیت به این صفات کمالیه آراسته است و صفات جلال یا سلبیه که ذات حق از اتصاف به آن منزه است و به همین سبب صفات تنزیه هم گفته می‌شود.

صفات خداوند، یکی از مباحث مهم علم کلام است که اقوال مختلفی در مورد آن مطرح شده است. و در یک تقسیم‌بندی کلّی به دو قسم تقسیم می‌شوند صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه و صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه.


۷.۱صفات ثبوتی و سلبی

صفات ثبوتیه آن صفاتى را گويند كه خداوند بدانها متّصف است. اين صفات، از جمال خداوند سخن مى‌گويند و بدين روى آنها را «صفات جمالیه» نيز گويند.
صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه: مقصود آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کمالات خداوند را بیان کرده و جنبۀ ثبوتی و وجودی دارند و نبود آنها نوعی نقص برای خدا محسوب می‌شود. مانند: علم، قدرت، حیات و… از آنجا که این صفات با واقعیت ثبوتی و کمالی خود، مایۀ جمال و زیبایی موصوف‌اند «صفات جمالیه» نیز نامیده می‌شوند.
۲- صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه: آن دسته از صفاتی هستند که نقص و کاستی را از خدا نفی می‌کنند. از آنجا که نقص و کاستی، خود نوعی سلب و نبود کمال است. وقتی ما نبود و سلب کمال را از خدا نفی کنیم به اثبات می‌رسیم. مثلاً جهل به معنای سلب علم است و سلب جهل به معنای اثبات علم که خود نوعی کمال است می‌باشد و به این ترتیب همۀ صفات سلبیه به صفات ثبوتیه بازگشت می‌کنند. صفات سلبیه مانند: غیر جاهل، غیر عاجز و….
این صفات از آن جهت که وجود خدا را از کاستی‌ها منزّه می‌کنند، صفات تنزیهیّه و تقدیسیّه نیز نامیده می‌شوند و نیز از آن جهت که شان خداوند برتر و اجلّ از این است که به نقص و کاستی متصف شود، صفات جلال نیز نامیده می‌شوند.

امام‌ خمینی صفات الهی را به اعتبار ثبوت صفتی برای حق‌تعالی یا تنزه او از آنها، به صفات ثبوتی و سلبی تقسیم می‌کند. ایشان میزان در تقسیم صفات به ثبوتیه و سلبیه را ثبوت آنها برای اصل حقیقت وجود و عدم آن می‌داند؛ بنابراین صفاتی که به اصل وجود بازمی‌گردند، صفات ثبوتی‌اند. پس آنچه به عین هویت هستی و ذات نوری وجودی رجوع می‌کند از صفات لازم الثبوت و واجب التحقق است؛ زیرا اگر ثابت نباشند، لازم می‌آید ذات مقدس حق صرف وجود و محض هستی نباشد و این در مشرب عرفان و مسلک برهان باطل است.

[۱۵]

اما صفاتی که از ذات وجود نباشند و به حدود و ماهیت اشیاء بازگردند و به عبارتی هر صفت و نعتی که برای موجود ثابت نباشد مگر پس ‌از تنزل آن به مرتبه‌ای و تعینی و تطوری از مراتب قصور و تلازم آن با حدی از حدود فتور و به حدود و ماهیات رجوع کند، این‌چنین صفاتی لازم السلب و ممتنع التحقق در ذات کمال علی‌الاطلاق می‌باشند؛ زیرا که ذات کامل مطلق و صرف وجود چنانچه مصداق صرف کمال است مصدوق علیه سلب نقایص و حدود و اعدام و ماهیات است.

[۱۶]

امام‌ خمینی این کلام حکما را که صفات سلبیه را به سلب سلب ارجاع می‌دهند، به این معنا که حق‌تعالی فاقد نقایص امکانی است، نقد می‌کند و معتقد است اثبات صفات سلبی برای حق‌تعالی مستلزم ترکیب در ذات حق و جهات امکانی در آن است و حال‌آنکه حق‌تعالی از آن منزه است؛ بنابراین حق‌تعالی از صفات سلبیه مبرا و تنها متصف به صفات ثبوتیه است

[۱۷]

اگرچه حق‌تعالی را می‌توان مصداق بالعرض این صفات دانست؛ به این معنا که چون خداوند مصداق بالذات «عالِم» است در نتیجه مصداق بالعرض «لیس بجاهل» خواهد بود.

[۱۸]

 

پاورقی ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *