فقه التمکین 178
- 15 مرداد, 1403
- آیت الله سید صمصام الدین قوامی
موضوعات مطروحه در این درس:
بکارگیری توان اعطایی
دوشنبه 15/5/1403- 30 محرم 1446-5اوت 2024-درس 178 فقه توانمندسازی – اوصاف و شرائط توان پذیران – بکار گیری توان اعطایی
مساله : توان پذیر باید توان اعطایی را در راه اهداف سازمانش بکار گیرد و مهمل نگذارد.
شرح مساله : خدا معلم اول و مربی نخست هستی است و توان بخشی از طریق تعلیم و تربیت اتفاق میافتد صفات ربوبی در بعد تعلیم و تربیت صفات یک توانمندساز مطلوب خواهد بود در حد هر رده وهر فرد .در نوبت های اخیر به تعدای از این اوصاف دست پیدا کردیم . قاعده مشخص شد که صفات ربانی صفات توانمندسازان است مبتنی بر قاعده فقهیه ” تخلقوا باخلاق الله ” . باید در یک کارگزوه ویژه کلیه این صفات به شکل منظومه در آید . من باب اطمینان باز به استنباط خود ادامه میدهیم . البته به اوصاف توان پذیر هم باید پرونده ای را باز کنیم یعنی اوصاف متربی و متعلم و مربوب که آداب خاص خود را دارد به بیان شهید ثانی آداب المستفید در قبال ادب المفید که قبلا اشارت شده است به اثر فاخر این فقیه شهید به عنوان ” منیه المرید فی ادب المفید و المستفید ”
فقه القرآن
بندگان خدا همه مستفید و مستفیض فیوضات و افادات ربانی هستند و باید مطیع و تسلیم باشند و شکور باشند یعنی توان ها را در مسیر صحیح و مقدر خود صرف کنند. طبق قاعده ” لزوم شکر منعم ” مبتنی بر آیه شریفه ” اعملوا آل داوود شکرا وقلیل من عبادی الشکور ” داوود ع توان پذیر بوده است که قبلا هم اشاره شده است . توان را فقط باید از خدا خواست طبق توحید در استعانت و البته در سیستمی که مطابق برنامه الهی سامان گرفته است . یا قو علی خدمتک و … اشدد علی العزیمه ….. صفات عباد الرحمن در قرآن هم همین طور است که برخی از آنها صفت توان پذیر است . مثل ذو القرنین که اسباب قدرت و توان را میگیرد ” اتیناه من کل شیئ سببا ” بعد او اتباع سبب میکند یعنی این اسباب را بکار میگیرد . نه اینکه ذخیره بی فائده کند . یا مثل موسی ع که در قبال خضر ادب نشان میدهد دنبال رشد است از آنچه که خضر از خدا آموخته است (هل اتبعک ان تعلمنی مما علمت رشدا) بعد خضر به او میگوید صبور باش از چیز های که علت آن را نمیدانی سوال نکن یعنی مطیع باش و تابع باش تا برایت روشن شود که علت این آموز ش های کارگاهی و تجسمی چه بوده است یعنی توان پذیر باید صبور باشد و به نسخه طبیبانه توان بخش دقیقا عمل کند . و تبعیت کند . و لاتسئلن عن شی حتی احدث لک ذکرا ” اگر صبور باشد روشن میشود . خدا هم میفرماید فمن تبع هدای فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون – بر این مبنا که هدایت خود یک توان است و وجدک ضالا فهدی که بحث آن شد . مهم ابتاع است که در فرنوع توان پذیری مطرح بود هل اتبعک ، فاتبع سببا فن تبع هدای .فمن تبعنی فانه منی کسی ابراهیمی اسک که تبعیت کند . پیامبر هم میفرماید که فاتبعونی یحببکم الله . ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا ….. اخذ به معنی عمل آمده است یعنی عمل کنید به نسخه های پیامبر و توان هایی که به شما داده ماآتیکم مطلق است شامل توان های ایتایی و اعطایی هم میشود . فخذوه یعنی بی معطلی عمل و اقدام نمایید . تبعیت و اخذ به آموزه ها و مکنت ها وظیفه توان پذیر است به دلالت فخذوه که دال بر طلب وجوبی است .
اینها اخلاق و اوصاف توان پذیران است فرشتگان سوال کردند جواب شنیدند و قانع شدند و گفتند سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم . تسبیح کردند و دم از کاستی و تبعیض و غیره نزدند بخلاف ابلیس . توان پذیر باید تعبد داشته باشد مثل موسی در مقابل خضر .
فقه الحدیث
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْعِلْمُ فَقَالَ الْإِنْصَاتُ قَالَ ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الِاسْتِمَاعُ قَالَ ثُمَّ مَهْ قَالَ الْحِفْظُ قَالَ ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْعَمَلُ بِهِ قَالَ ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَشْرُهُ[1].
اقول : با توجه به این که علم بالاترین و والاترین توان است و رسول خدا ص علم را عمل میداند (العلم … العمل به ) والا علم نیست و توانایی نیست باید آموخته را بکار گرفت
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ خَطَبَهُ عَلَى الْمِنْبَرِ أَيُّهَا النَّاسُ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَيْرِهِ كَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِي لَا يَسْتَفِيقُ عَنْ جَهْلِهِ بَلْ قَدْ رَأَيْتُ أَنَّ الْحُجَّةَ عَلَيْهِ أَعْظَمُ وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمُ عَلَى هَذَا الْعَالِمِ الْمُنْسَلِخِ مِنْ عِلْمِهِ مِنْهَا عَلَى هَذَا الْجَاهِلِ الْمُتَحَيِّرِ فِي جَهْلِهِ وَ كِلَاهُمَا حَائِرٌ بَائِرٌ لَا تَرْتَابُوا فَتَشُكُّوا وَ لَا تَشُكُّوا فَتَكْفُرُوا وَ لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ فَتُدْهِنُوا وَ لَا تُدْهِنُوا فِي الْحَقِّ فَتَخْسَرُوا وَ إِنَّ مِنَ الْحَقِّ أَنْ تَفَقَّهُوا وَ مِنَ الْفِقْهِ أَنْ لَا تَغْتَرُّوا وَ إِنَّ مِنْ أَنْصَحِكُمْ لِنَفْسِهِ أَطْوَعَكُمْ لِرَبِّهِ وَ أَغَشِّكُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاكُمْ لِرَبِّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ يَأْمَنْ وَ يَسْتَبْشِرْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ يَخِبْ وَ يَنْدَمْ[2].
اقول : ظاهر فاعملوا وجوب است یعنی باید به علم عمل کرد و البته در نگاهی دیگر عمل به دانایی و توانایی یک ویژگی و وصف هم هست .
[1] -« الكافي» ج 1/ 48، كتاب فضل العلم، باب النوادر، الحديث 4.
[2] -« الكافي» ج 1/ 45، كتاب فضل العلم، باب استعمال العلم، الحديث 6. و في النسخ المخطوطة و« ه»:
« كالجاهل الخائن» بدل« كالجاهل الحائر»، و ما أثبتناه مطابق للمصدر و« ط» و بعض النسخ الآخر؛ و أيضا في المصدر:« و إنّ أنصحكم» بدل« و إنّ من أنصحكم».