بنیاد فقهی مدیریت اسلامی به عنوان یکی از نهادهای اقماری حوزه علمیه قم، ریشه در نهضت مدیریت اسلامی دارد که از سالها قبل از تأسیس این نهاد پدیدار شده است. این بنیاد به عنوان مجموعهای علمی و در چارچوب سنت مدرسی و اجتهادی شیعی فعالیت میکند و رسالت کلان تولید دانش مدیریت اسلامی را نصب العین خود نموده است. برای تحقق این رسالت، چهار مأموریت اساسی تعریف شده است که عبارتاند از:
- طراحی نظامات مدیریتی با مبانی و روش دینی
- نهادینه کردن اجتهاد در عرصه مدیریت
- تأسیس رشته مدیریت اسلامی در حوزههای علمیه
- تلاش در جهت تشکیل دانشکده مدیریت اسلامی.
در نوشتار زیر نگاهی به گذشته و حال این مجموعه خواهیم داشت.
استاد آیت الله سیدصمصامالدین قوامی، مؤسس بنیاد، تحصیلات مدیریتی خود را قبل از انقلاب و با ورود به رشته مدیریت صنعتی آغاز کرده بودند و با همین تخصص وارد فضای ملتهب و دگرگونیهای بنیادین سیاسی در کوران انقلاب اسلامی شدند. ایشان پس از انقلاب وارد حوزه علمیه شدند و دروس حوزه را تا عالیترین سطح دنبال کردند و در حین تحصیل، در کنار تحصیل دروس شرعی، با جدیت به مطالعات مدیریتی خود ادامه دادند. ایشان همزمان با طی کردن مدارج حوزوی، مدیریت عملی را نیز تجربه کردند و فصلنامهای با عنوان نخل شهداد راهاندازی کردند که جرقه ابتدایی مجموعه بنیاد فقهی مدیریت اسلامی به شمار میرود. پس از آن کتابی با عنوان مدیریت از منظر کتاب و سنت به رشته تألیف درآوردند که تکمیل آن نه سال طول کشید و بهعنوان پژوهش برتر دینی کشور شناخته شد. نشریه نخل شهداد نیز به عنوان یک نشریه تخصصی در عرصه مدیریتی به تدریج مطرح شد. پس از تکمیل این سه ضلع، یعنی تحصیلات مدیریتی آکادمیک، مجله نخل شهداد و آغاز مدیریتپژوهی در منابع دینی، ضلع چهارمی محقق شد که تصدی مدیریت مدرسه علمیه معصومیه قم از سوی استاد بود که به مدت چهار سال به طول انجامید. در این مدرسه، اولین موقعیت تدریس مدیریت اسلامی برای استاد ایجاد شد و آشناییهایی به وجود آمد که مقدمه عضویت تعدادی از طلاب عالم و فاضل در بنیاد نوپای فقهی مدیریت اسلامی بود. لزوم برپایی کرسی تدریس «فقه الاداره» نیز از دل همین آشناییها و ملاقاتها احساس شد. استاد با اولین حلقه از شاگردان، کرسی درسی فقه الاداره را آغاز کردند که پس از پایان دوره مدیریت مدرسه معصومیه، در سال 1386 تبدیل به نهاد بنیاد فقهی مدیریت اسلامی شد. بنا بر این گذاشته شد که این نهاد محل ارائه کرسی فقه الاداره به صورت متمرکز باشد. استاد نیز با موافقت با تأسیس این بنیاد طی جلساتی مبانی و لوازم این نهاد را با یاران در میان گذاشته و با اراده جمعی و جدی این نهاد کار خود را آغاز کرد.
سال اول تدریس فقه الاداره به طرح مباحثی پیرامون معرفی و چیستی فقه الاداره و همچنین ضرورتها، روششناسی و دیگر مباحث مقدماتی همراه بود. در سال دوم مباحث مدیریت منابع انسانی حول عنوان خاص «گزینش» مطرح شد و موجودیت بنیاد رسماً اعلام شد. سال سوم تدریس فقه الاداره، یعنی سالهای ۸۸-۸۹، سال رشد تصاعدی و جهشی بنیاد از جهت نرمافزاری و سختافزاری بود که پیشرفتهای قابل توجهی را همراه داشت. در این سال، مرامنامه و اساسنامه بنیاد فقهی مدیریت اسلامی تنظیم، تدوین و تصویب شد و نظامهای آموزش، پژوهش، اداری، مالی و مکاتبات، به صورت بسیار بدیع و مطابق معارف وحیانی و اسلامی تهیه و تنظیم گردید. همینطور واحدهای درسی دورههای اجتهادی و دوره ششساله مدیریتی (تا سطح دکترای مدیریت علمی) به شکل کاملاً بومی طراحی شد.
در مرامنامه بنیاد آرمان اصلی این نهاد، تحقق مدیریت اسلامی در جهان با مأموریت تولید دانش مدیریت اسلامی عنوان شده است و هدف بنیاد نیز تربیت مجتهدان نظریهپرداز در عرصه مدیریت اسلامی و تربیت استاد و مدیر و مروّج و پژوهشگر در نظر گرفته شد. به تدریج بنیاد شکل قویتری به خود گرفت و چشم انداز ۲۰ ساله، برای خود طراحی کرد.
بنیاد به شکل جدی به دنبال رسمیت نیست، زیرا رسمیت موجب محدودیت میشود و در آن صورت نمیتوان فعالیتها را آن طوری که مطلوب است پیش برد. البته فعالیتهای رسمی و محکم خودبهخود باعث رسمی شدن بنیاد میشود. بنیاد فعالیتهای رسمی متعددی دارد، از جمله این که دو مجله رسمی با نامهای نخل شهداد که به مدیریت در اسلام تغییر نام داده، و یک ماهنامه با نام زیره کرمان که از ارشاد مجوز نشر گرفته است را منتشر میکند. بنیاد زمانی به دنبال رسمیت خواهد رفت که ابرنظام مدیریتی جامعه مطلوب اسلامی را با تمام زیرنظامهای پانزدهگانه آن پردازش و به محصولات قابل ارائه تبدیل کند.
بنیاد فقهی مدیریت اسلامی خودگردان است و خداوند با واسطه خیرین برای آن ذخایری در حد تأمین معاش خودش قرار داده است. علاوه بر آن، پروژههای ریز و درشت آموزشی و پژوهشی بسیاری به بنیاد محول می شود که در تأمین هزینههای جاری بنیاد، نقش دارد. باور حاکم در بنیاد این است که کار بودجه میآورد و نه بالعکس، که الحمدالله همین طور هم شده است. بنیاد فقهی مدیریت اسلامی یک بنیاد اقتصادی نیست، بلکه محل تولید علم و جهاد علمی است و نیاز به افراد وفادار و متعهد دارد، لذا ساختار و ارتباطات درونی آن به گونهای طراحی شده که هر کس که به نیت کسب درآمد به آن بپوندد، خودبهخود جدا میشود و این از قوانین لایتغیر این بنیاد است، هرچند که این بنیاد برای همه درآمد خواهد داشت و همه را متنعم خواهد کرد.
بنیاد دارای شش شعبه و مرکز تابعه است که در هماهنگی با یکدیگر اهداف آن را محقق میکنند و عبارتاند از:
- مدرسه فقهی
- مرکز تخصصی (تدبیر)
- پژوهشکده
- مرکز آموزشهای کوتاهمدت
- مرکز اتحاد امامت و امارت
- مرکز بین الملل (مدرسه قائم)
در مدرسه فقهی مدیریت، سه نوع درس ارائه میشود که عبارتاند از: درس خارج فقه الاداره، اصول فقه الاداره و نیز تفسیر ترتیبی قرآن کریم با رویکرد مدیریتی. معمولاً چهار روز هفته به دروس فقه الاداره، یک روز به اصول و یک روز به تفسیر اختصاص دارد. در این مدرسه تعطیلیهای رسمی تقویم هیچ یک به رسمیت شناخته نمیشود و همه روزهای سال به استثناء جمعهها درس در آن برقرار است. شرکت در دروس این مدرسه هیچ آداب و ترتیبی ندارد. به تأسی از مدارس کهن و جامع اسلامی-ایرانی، درب این مدرسه به روی تمام اقشار باز است و معمم و مکلا میتوانند به شکل حضوری و مجازی برای هر مدت و به هر شکل در دروس آن شرکت کنند. اعضای رسمی درس در جهت نیل به مرحله اجتهاد موظفاند یک رساله اجتهادی تدوین کنند. موضوع رساله اجتهادی باید در چارچوب موضوعشناسی دانش مدیریت جانمایی و تأیید شود و پس از آن انتخاب استاد راهنما و مشاور و انتخاب ام الکتاب صورت میگیرد. در این مرحله، صاحب رساله باید به تمام منابع آکادمیک موجود در موضوع منتخب تسلط کامل پیدا کرده و در عالیترین سطح علمی ممکن از این جهت قرار بگیرد. پس از آن باید مبتنی بر آموختههای سالهای تحصیل در دروس سطح و خارج، توان مسئلهیابی و موضوعشناسی و روش صدور حکم از منابع کتاب و سنت را مطابق با روش اجتهادی و جواهری به اثبات برساند. در همین اثنا، مراحل تدوین رساله را زیر نظر استاد راهنما طی میکند و پس از احراز توان اجتهادی در موضوع رساله، از استاد اجازه اجتهاد دریافت میکند. این اجازهنامه برای اعتبار باید به تأیید دو تن از مراجع حی برسد. مجموعاً این مراحل مابین ده الی پانزده سال طول میکشد که بسته به جد و جهد صاحب رساله بیشتر و کمتر میشود و از این جهات نظام موجود پژوهشی و آموزشی کاملاً منعطف است.
در مرکز تخصصی مدیریت اسلامی (موسوم به مرکز تدبیر) که ارگان رسمی حوزه علمیه و یکی از مراکز تخصصی جدید التأسیس این حوزه است، طلاب از سطح 2 تا سطح 4 در رشته مدیریت اسلامی تحصیل میکنند و همزمان با شرکت در درس خارج، آشنایی با فرآیند اجتهاد مدیریتی را تجربه میکنند.
پژوهشکده مدیریت اسلامی به عنوان سومین مرکز از مراکز تابعه بنیاد بازوی تحقیقاتی این مجموعه است. در این مرکز، پژوهشگرانی که نوعاً فارغ التحصیل بنیاد هستند در گروههای پژوهشی چهارگانه (نظم، رشد، انگیزش و معنویت) به انجام تحقیقات، مطابق نیازها و ضرورتهای موجود میپردازند. از جمله وظائف این پژوهشکده، پاسخگویی به استفتائات مدیریتی است که از سوی مدیران و مسئولان کشوری، لشکری و خصوصی در موضوعات اداری دریافت میشود. همچنین نشر دروس خارج فقه الاداره، اصول، و تفسیر مدیریتی در قالب کتاب و لوح فشرده، انتشار مجلات و نشریات پژوهشی از جمله فصلنامه «مدیریت در اسلام»، قبول پروژههای پژوهشی از سازمانها و نهادهای حاکمیتی و … از دیگر وظائف این مرکز است.
در مرکز چهارم، مرکز آموزشهای کوتاهمدت مدیریت اسلامی، مأموریت توانمندسازی و آموزش ضمن خدمت مدیران لشکری و کشوری با استفاده از دانش تولیدی بنیاد و مدرسه فقهی مدیریت پیگیری میشود. از دیگر وظائف این مرکز، برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی کوتاهمدت به شکل حضوری و مجازی برای متقاضیان غیرحوزوی است. سادهسازی و کاربردیسازی تولیدات علمی بنیاد از دیگر مأموریتهای این مجموعه است.
مرکز پنجم، مرکز اتحاد امامت و امارت است که به اجرای نظریات و نظامات مدیریت اسلامی در عرصههای مختلف مدیریتی میپردازد. رویه غالب در بنیاد همواره این بوده است که تولیدات علمی باید در عرصههای مختلف مدیریتی پیادهسازی شده و ضمن گرفتن بازخورد، کارآمدی آنها در عمل محک بخورد. این مرکز در سالهای گذشته به صورت ویژه بر عرصه محله و مدیریت محلهمحور متمرکز بوده است و سعی داشته در آزمونههای مختلف شهری، روستایی و محلی الگوی دانشبنیان و اجتهادبنیاد «اتحاد امامت و امارت» را اجرا کند.
مرکز ششم که در قالب مدرسه حضرت قائم (عجل الله فرجه) شکل گرفته متشکل از جمعی طلاب دغدغهمند غیرایرانی است که سعی دارند از طرق مختلف تولیدات بنیاد را به خارج کشور و از جمله بلاد شیعهنشین صادر کنند.
در سالهای گذشته از بالاترین نقاط حاکمیت تا محافل دانشگاهی، نظامی، دولتی و خصوصی به این بنیاد روی میآورند و این مکان برای ایشان، بسیار جذاب و باطراوت مینماید چراکه تنها جایی است که با روش فقهی که همان روش صحیح در تولید دانش مدیریت اسلامی است به مشکلات مدیریتی پاسخ می دهد و از این جهت نمونهای کاملاً منحصر به فرد در تاریخ حوزههای علمیه شیعه است.
نکته دیگر نحوه اداره بنیاد است؛ این بنیاد توسط اعضای بنیاد اداره می شود و به همین نیروها متکی است؛ افراد بعد از جذب در بنیاد و نشان دادن قابلیت هایشان در بافت و چارت سازمانی بنیاد قرار می گیرند و سالی یکبار تیم اداری و اجرایی بنیاد تغییر میکند. مزیت این سیاست اجرایی این است که تمام افرادِ عضوِ بنیاد، مدیریت یاد می گیرند و مدیر میشوند و فقط در کار پژوهشی و علمی ممحّض نمیشوند و با همین سیاست یکی از اهداف بنیاد که تربیت مدیر است تأمین میگردد.
مدیریت در بنیاد با توجه به قانون های مدیریت اسلامی است که خود بنیاد تولید کرده است، لذا خود الگویی برای مدیریت مجموعههای علمی است. به عبارت دیگر در بنیاد شیوه نوینی از مدیریت تجربه میشود و بعد این تجربیات که با توجه به اصول کلی مدیریت اسلامی و مدیریت رحمانی و مدیریت رشیدانه بدست آمده فرموله شده و ارائه میشود. بنیاد در نظامات مختلف خود از جمله نظام پرداخت، نظام گزینش، نظام انگیزش، نظام پژوهش، نظام اداری، سازمان کار، بحث نظارت و در فرهنگ سازمانی موجود در بنیاد، دارای الگوی موفقی است. خروجی این بنیاد دانش ناب اجتهادی و جواهریِ مدیریت اسلامی است که به علت اتکا به سرچشمه انوار قرآنی و روایی، میتواند داروی شفابخشی برای آشفتگیها و بیعدالتیهای موجود در نظام مدیریتی جهان باشد و به نظام اسلامی انسجام داده و آن را تکثیر کند.