فقه القیادة 59
- 27 آذر, 1403
- آیت الله سید صمصام الدین قوامی
موضوعات مطروحه در این درس:
شرائط اهلیت رهبری سازمانی – امانت - الزامات امانت
سه شنبه 27/9/1403 – 15 جمادی الثانی 1446- 17دسامبر 2024 – درس 59 فقه القیاده (فقه رهبری سازمانی) – شرائط اهلیت رهبری سازمانی – امانت – الزامات امانت
مساله 49: امین بودن مدیر ، مقتضی اهلیت او برای انجام وظیفه رهبری سازمانی است به شرط داشتن قوت و قدرت اجرایی در استیفاء موثر این وظیفه .
شرح مساله :معلوم شد امانت شرط تاثیر رهبری رفتاری سازمانی است در ترتب اثر انگیزش پیروان ولذا شرط صحت رهبری است
حال مساله این است که آیا امانت وصداقت و … آیا کافی در اهلیت وشایستگی مدیر برای ایفاء رهبری سازمانی هستند یا اینکه اهلیت مشروط به توانایی رهبری هم هست
خواهیم گفت اگر کسی توان یک منصب یا یک فعل را در خودش نمی بیند و اگر تن به مسئولیت بدهد مصداقی از خیانت در امانت است زیرا مناصب و مشاغل و مسئولیت ها امانت هستند وقتی من توان حفظ این امانت را ندارم نباید زیر بار آن بروم . والا مرتکب حرمت و خیانت در امانت شده ام . زیرا اهل نیستم و امانات باید به اهل آن ادا شود لاطلاق قوله تعالی :” ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها” [1] و مراد از اهل یعنی فرد جامع الشرائط . یعنی صادق ،امین و وافی به عهود و متخصص و غیر ذلک تا بتواند اهلیت تمتع یا اهلیت استیفاء داشته باشد اهلیت تمتع یعنی شایستگی برای دارا بودن امکانات و اهلیت استیفاء یعنی شایستگی اجرای حق و تکلیف در فقه الاداره اهلیت به هر دو معنا مطرح است هم شایستگی در اختیار داشتن بودجه ها و امکانات و هم شایستگی انجام وظائف و تکالیف مربوطه مثلا در رهبری سازمانی اهلیت تصدی منصب را داشته باشد و نیز اهلیت اجرای رهبری اثر بخش فر د امین اهلیت تمتع را دارد یعنی حق رهبری دارد ولی باید اهلیت تمتع هم داشته باشد یعنی قادر به اعمال رهبری هم باشد یعنی اهلیت استیفاء داشته باشد ظاهرا امانت یا صداقت اهلیت برای رهبری را ایجاد میکند به اهلیت تمتع ولی کافی نیست باید قدرت و قوت اجرا و انجام این تکلیف را هم داشته باشد قوی و امین باشد قوی باشد تا اهلیت استیفاء رهبری داشته باشد و امین باشد تا اهلیت تمتع و دارندگی رهبری سازمانی داشته باشد لقوله تعالی :” ان خیر من استاجرت القوی الامین “[2] و :” انی علیه لقوی امین “[3]. در حقیقت میتوان گفت که امین بودن شرط لازم رهبری سازمانی است نه شرط کافی بلکه باید قدرت اجرایی هم داشته باشد تا امانت را در رفتارش هم نشان دهد . به عبارت دیگر امانت مثل صداقت و دیگر اوصاف مکارمی مقتضی اهلیت مدیر برای رهبری سازمانی هستند به شرط این که قوت و قدرت اعمال رهبری هم داشته باشد فافهم .
فتحصل: امین بودن مدیر ، مقتضی اهلیت او برای انجام وظیفه رهبری سازمانی است به شرط داشتن قوت و قدرت اجرایی در استیفاء موثر این وظیفه .
[1] اهلیت در اصطلاح علم حقوق عبارت است از شایستگی انسان برای دارا بودن شیئ یا اجرای حق و تکلیف.
اهلیت بر دو قسم است: یکی اهلیت دارا بودن حق که اصطلاحاً اهلیت تمتع یا اهلیت دارا شدن حق یا تملک گفته میشود و دیگری اهلیت اجرای حق و تکلیف که از آن به عنوان اهلیت استیفا یا اهلیت اجرای حق یا تصرف نام میبرند.
اهلیت استیفا صلاحیت شخص است برای بکار بردن حقی که دارا شده هر انسان از اهلیت تمتع برخوردار است اما نمیتواند حقوق مربوط به اهلیت تمتع خود را اعمال نماید مگر این که اهلیت استیفا داشته باشد.[]مثلاً ممکن است صغیر و مجنون مالک یا طلبکار باشد اما نمیتوانند شخصاً و بدون دخالت نماینده قانونی خود مال خویش را بفروشند یا اجاره دهند و یا طلب خود را وصول نمایند. چنین اشخاصی فاقد اهلیت استیفا هستند. مبنای اهلیت استیفا داشتن تمیز و درک است؛ زیرا ارادهای که برای انجام دادن اعمال حقوقی و اجرای حقوق لازم و ضروری است فقط در اشخاص دارای تمیز موجود است. بنابراین اگر تمییز و درکِ شخص کامل و کافی باشد، اهلیت استیفای او نیز کامل است؛ مانند انسان بالغ، عاقل و رشید که دارای تمیز و درک کامل است اما اگر تمیز و درک شخص کامل نشده باشد مثل اینکه شخصی صغیر، سفیه یا مجنون باشد. در این صورت شخص دارای اهلیت نسبی است و تنها نسبت به اموری که تمیز پیدا کرده است اهلیت استیفا خواهد داشت. مثلاً چون سفیه نسبت به امور مالی درک و تمیز کافی ندارد و نمیتواند اموال خود را عاقلانه اداره نماید، در اینگونه امور فاقد اهلیت میباشد
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اهلیت»، تاریخ بازیابی۹۹/۱/۳۰.
[2] القصص : 26 قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمينُ
[3] النمل : 39 قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمينٌ