متن درس
چهارشنبه 13/4/1403-26 ذیحجه الحرام 1445- 2وم ژوییه 2024- درس 163 فقه توانمندسازی – بهروری توان – طبق قاعده شکر منعم
مساله : بر هر توان اعطایی شکری لازم وو اجب است طبق نظام بهروری سازمانی
شرح مساله :معلوم شد که فرآیند توانمندسازی مستفاد از اخبار باب[1] این است که تقوی به عنوان رییس اخلاق که همان مراقبت از عمل بر مبنای قانون شرع است اگر ملاک قرار گیرد به مدال شکور منتهی میشود که قلیل کارگزاران به این نشان میرسند طبیعی هم است چون فاتحان قله بهره وری کمتر از مسابقه دهندگان هستند شکر به معنی قوه بهره وری است که مرکب از اثر بخشی و کار آیی است قرآن در آل عمران میفرماید فاتقوالله لعلکم تشکرون یعنی تقوی مقدمه و علت شکر گزاری است یعنی عمل قانونمند به بهره وری منجر میشود به شکوریت وشاکریت منتهی میشود . این قاعده فقهیه اداریه را امیر المومنین ع در نهج البلاغه اشارت فرموده است [2] بدون تقوی شکر ایحاد نمیشود .عمده شکر متمرکز بر توان های اعطایی است از سوی مدیریتی منابع انسانی سازمانی و فرا سازمانی . هر توانی شکری لازم دارد چون هر توان اعطایی یک نعمت بارز است و طبق قاعده مبنایی شکر منعم ،باید این نعمت مورد استفاده بهینه قرار گیرد منعم همان توانمندساز است چون هر نعمت یک توان است یک قوه است و هر توان یک نعمت است و شکر نعمت توان وتوان نعمت عبارت از استعمال و اعمال آن در جهت اهداف سازمانی است و در سمت تامین منافع و مصالح سازمانی است . و این میسور نیست مگر با مجهز شدن به توان معنوی تقوی که علت شکر است علت بهره وری است . این هارا از اخبار باب استظهار کردیم یعنی استنباط نمودیم . و طبق خبر احمد بن عمر از امام هشتم ع قاعده ای فقهی اداری استخراج شد که هر توان ولو اندک اگر مبتنی بر تقوی منتهی به شکر شود به بهره وری لازم میرسد و گشایش ویسر را برای شخص حقیقی یا حقوقی شاکر به ارمغان می آورد .آنجا که قاعده مند و کبروی فرمود :
“قال: فقال: فمن أيسر منكم، فليشكر اللَّه یعنی هر کس هر توان و یسری که یافته است و داده شده است وظیفه دارد و ملزم به بهره وری در همان حد است .
. إنّ اللَّه- عزّ و جلّ- يقول[3]: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ قاعده وحیانی که حضرت رضا ع به آن اشاره میکنند این است که شکر و بهره وری قطعا به ازدیاد نعمت منجر میشود . یعنی به یسر بیش تر منتهی میشود پس شکر هر توان یعنی توانمندی بیشتر. فافهم
و قال- سبحانه و تعالى-: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ.” قاعده وحیانی دوم : عملکرد باید شکر آمیز وبهره ورانه باشد که درجه اعلایی وطلایی آن، مقام و نشان شکوریت است که نصیب عده ای قلیل میشود چون قهرمانان و رکورد شکنان و مدال آوران نوعا کم هستند . آنهم در عرصه شکر و بهره وری .
نکته :ظاهرا طبق خبر مصباح الشریعه در فرهنگ سازمانی مقامی افضل از شکر و بهره وری وجود ندارد[4]
[1] و في أصول الكافي[1] [: أبو عبد اللَّه الأشعريّ، عن][1] بعض أصحابنا رفعه، عن هشام بن الحكم قال: قال [لي][1] أبو الحسن موسى بن جعفر- عليه السّلام-: يا هشام، ثمّ مدح القلّة، فقال: وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ.
و في روضة الكافي[1]: سهل، عن عبيد اللَّه، عن أحمد بن عمر قال: دخلت على أبي الحسن الرّضا- عليه السّلام- أنا و حسين [بن ثوير][1] بن أبي فاختة. فقلت له: جعلت فداك، إنّا كنّا في سعة من الرّزق و غضارة من العيش، فتغيّرت الحال بعض التّغيير. فادع اللَّه- عزّ و جلّ- أن يردّ ذلك إلينا.
فقال: أيّ شيء، تريدون تكونون، ملوكا؟ أ يسرّك أن تكون مثل طاهر و هرثمة[1]، و إنّك على خلاف [ما أنت عليه؟
قلت: لا، و اللَّه، ما يسرّني أنّ لي الدّنيا بما فيها ذهبا و فضّة و إنّي على خلاف][1] ما أنا عليه.
قال: فقال: فمن أيسر منكم، فليشكر اللَّه. إنّ اللَّه- عزّ و جلّ- يقول[1]: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ و قال- سبحانه و تعالى-: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ.
و الحديث طويل أخذت منه موضع الحاجة.
و فيه، عن بعض أصحابنا مرفوعا عن هشام بن الحكم قال: قال أبو الحسن موسى بن جعفر (ع): يا هشام ثم مدح الله القلة فقال: «وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ».
أقول: و قد وقع هذا المعنى في عدة روايات و هو ينطبق على أحد المعنيين المتقدمين في ذيل الآية.
و في نهج البلاغة[2]: أوصيكم عباد اللَّه بتقوى اللَّه فإنّها حقّ اللَّه عليكم، و الموجبة على اللَّه حقّكم، و أن تستعينوا عليها باللَّه، و تستعينوا بها على اللَّه. فإنّ التّقوى في اليوم الحرز و الجنّة، و في غد الطّريق إلى الجنّة. مسلكها واضح، و سالكها رابح، و مستودعها حافظ. لم تبرح عارضة نفسها على الأمم الماضين منكم و الغابرين، لحاجتهم إليها غدا، إذا أعاد اللَّه ما أبدى، و أخذ ما أعطى، و سأل عمّا أسدى. فما أقلّ من قبلها، و حملها حقّ حملها! أولئك الأقلّون عددا، و هم أهل صفة اللَّه- سبحانه- إذ يقول: وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ.
[3] إبراهيم/ 7.
[4] و في مصباح الشّريعة: قال الصّادق- عليه السّلام-: و لو كان عند اللَّه عبادة يتعبّد بها عباده المخلصون أفضل من الشّكر على كلّ حال، لأطلق لفظة فيهم من جميع الخلق بها.فلمّا لم يكن أفضل منها، خصّها من بين العبادات و خصّ أربابها. ف[4] شرح فارسي مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة/ 55.