مرکز امامت و امارت

مرکز اتحاد امامت و امارت

مرکز اتحاد امامت و امارت

آئین رونمایی از ترجمه ترکی آذری کتاب اتحاد امامت و امارت

در مراسمی با حضور اعضای بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و نمایندگان مقاومت حسینیون جمهوری آذربایجان…

بیشتر بخوانید...

سخنرانی استاد قوامی در جمع راهیاران بنیاد هدایت

گزارش تصویری سخنرانی استاد آیت الله قوامی در جمع راهیاران بنیاد هدایت با موضوع «امامت…

بیشتر بخوانید...

نظریه امامت و امارت

طبق الگوی موضوع‌شناسی و روش‌شناسی مختار در دانش فقه الاداره، هر یک از نظامات مدیریتی دارای چند ده یا چندصد مسئله و حکم هستند که از مجموع آن‌ها یک نظریه‌ استخراج می‌شود. یکی از این نظامات مدیریتی نظام «سازماندهی» است که در دانش مدیریت موجود نظریات و الگوهای مختلفی با استعارات و اشکال مختلف برای آن طراحی شده است. اما در فقه جعفری و جواهری، نظریه‌‌ای که برای این منظور کشف و اجتهاد شده است، نظریه «اتحاد امامت و امارت» است که به عنوان اصلی‌ترین قاعده حاکم بر نظام سیاسی-اداری دولت اسلام مطرح می‌شود. این نظریه با تلاش‌های علمی و اجرائی استاد سیدصمصام‌الدین قوامی در طول نیم قرن تدریجاً تکامل پیدا کرده و در عرصه نظر و عمل توأمان تکامل پیدا کرده است. بحث سازماندهی طی سال‌های 1393-96 در قالب درس فقه التنظیم از سوی استاد قوامی ارائه شده و ساختار دولت اسلامی با لحاظ کامل مبانی ارزشی و روشی، اصول و احکام ترسیم شد. مراحل طراحی نظام سازماندهی در دانش فقه الاداره شامل سه مرحله است که در مرحله اول، ضمن بررسی و غور در نظریات رایج سازماندهی در مراکز آکادمیک غربی و شرقی، تعداد مشخصی از مسائل استخراج و دسته‌بندی می‌شود. سپس مسائل احصاشده در چارچوب اجتهاد جواهری بررسی شده و احکام آن‌ها اعم از وجوب، حرمت، کراهت، استحباب و جواز طبق نظر شارع مقدس از دل منابع کتاب و سنت کشف می‌شود. در مرحله دوم، از دل مجموع مسائل و احکام آن‌ها، یک نظریه استخراج می‌شود. این نظریه از منظر کلان، خروجی مباحث و مسائل مطرح شده در مرحله اول است. در سومین و آخرین مرحله نیز نظریه کشف‌شده با هدف اجراء و جایگزینی با نظامات اداری موجود که نامطلوب هستند، به نظام تبدیل می‌شود. در شاخه تنظیم که یکی از شاخه‌های پانزده‌گانه دانش فقه الاداره است، از دل مباحث و دروس فوق الذکر، نظریه «اتحاد امامت و امارت» استخراج گردیده است. در این صفحه سیری اجمالی در مبانی، ابعاد ساختاری و تجارب اجرائی الگو خواهیم داشت.​

در طول حیات پرفرازونشیب امت مسلمان، شجره طیبه علم و فقاهت، از شرق تا غرب جهان اسلام، در هر شهر و محله و کوی و برزنی که شاخه‌ای دوانده و حضوری یافته، الگویی کمابیش ثابت از یك مدنیت مقدس و الهی را پایه‌ریزی کرده و آن را با مصالح صبر و مجاهدت معماری نموده است تا ثمره یك مدینه فاضله و طیبه یا جلوه‌ای از همان مدینه فاضله نبوی و علوی را از آن برداشت کند. این الگوی تکامل مدنی در سرتاسر جهان اسلام، بر اساس مبانی، اصول و روش‌هایی کمابیش ثابت و مشابه تکامل پیدا کرده است؛ لذا الگویی جامع است که شامل زمینه‌ها، ضرورت‌ها، اهداف و روش‌های تشکیل مدنیت الهی و نبوی از منظر شرع مقدس اسلام می‌شود. می‌توانیم چکیده و جان‌مایه اصول مذکور را در این موارد بیان کنیم:
1. مدنیت در اسلام با دیانت به ظهور می‌رسد؛ پس جایی که دیانت حاکم و غالب نباشد، توحش و جهل حاکم است و مدنیت و تمدن وجود ندارد؛
2. مدنیت ابتدا با هدفی مقدس، یعنی عبادت خداوند، اقامه احکام دین او و جنگیدن با دشمنان او شکل می‌گیرد و پس از آن، تعامل و تعاون در جهت رفع حوائج مادی آغاز می‌شود، نه آنکه شکل‌گیری مدنیت ابتدا به غرض رفع حوائج مادی و ضروریات بدنی و حیوانی و نباتی باشد؛
3. اداره مدینه بر محور وحی الهی و کتاب و سنت و روش دینی صورت می‌گیرد. عقل، تجربه، عرف و سنتهای قومی باید بر محور این منابع و هم‌آهنگ با آن باشد؛

ریاست مدینه مانند ریاست رسول خدا و اصحاب ایشان و همچنین ریاست ائمه معصوم، تجلی اتحاد قداست و سیاست است، یعنی رهبری مدنی از نوع ریاست شرعی است و در آن وحدت بین روحانیت و سیاست یا حداقل اتحاد بین آن دو برقرار است که این نحو ریاست در مکتب تشیع با عنوان «امامت» نامیده می‌شود؛
مدینه مطلوب اسلام بر محوریت مسجد شکل می‌گیرد و تمام نهادهای اداری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن از ملحقات مسجد هستند.

در طول حیات پرفرازونشیب امت مسلمان، شجره طیبه علم و فقاهت، از شرق تا غرب جهان اسلام، در هر شهر و محله و کوی و برزنی که شاخه‌ای دوانده و حضوری یافته، الگویی کمابیش ثابت از یك مدنیت مقدس و الهی را پایه‌ریزی کرده و آن را با مصالح صبر و مجاهدت معماری نموده است تا ثمره یك مدینه فاضله و طیبه یا جلوه‌ای از همان مدینه فاضله نبوی و علوی را از آن برداشت کند. این الگوی تکامل مدنی در سرتاسر جهان اسلام، بر اساس مبانی، اصول و روش‌هایی کمابیش ثابت و مشابه تکامل پیدا کرده است؛ لذا الگویی جامع است که شامل زمینه‌ها، ضرورت‌ها، اهداف و روش‌های تشکیل مدنیت الهی و نبوی از منظر شرع مقدس اسلام می‌شود. می‌توانیم چکیده و جان‌مایه اصول مذکور را در این موارد بیان کنیم:
1. مدنیت در اسلام با دیانت به ظهور می‌رسد؛ پس جایی که دیانت حاکم و غالب نباشد، توحش و جهل حاکم است و مدنیت و تمدن وجود ندارد؛

2. مدنیت ابتدا با هدفی مقدس، یعنی عبادت خداوند، اقامه احکام دین او و جنگیدن با دشمنان او شکل می‌گیرد و پس از آن، تعامل و تعاون در جهت رفع حوائج مادی آغاز می‌شود، نه آنکه شکل‌گیری مدنیت ابتدا به غرض رفع حوائج مادی و ضروریات بدنی و حیوانی و نباتی باشد؛
3. اداره مدینه بر محور وحی الهی و کتاب و سنت و روش دینی صورت می‌گیرد. عقل، تجربه، عرف و سنتهای قومی باید بر محور این منابع و هم‌آهنگ با آن باشد؛

ریاست مدینه مانند ریاست رسول خدا و اصحاب ایشان و همچنین ریاست ائمه معصوم، تجلی اتحاد قداست و سیاست است، یعنی رهبری مدنی از نوع ریاست شرعی است و در آن وحدت بین روحانیت و سیاست یا حداقل اتحاد بین آن دو برقرار است که این نحو ریاست در مکتب تشیع با عنوان «امامت» نامیده می‌شود؛
مدینه مطلوب اسلام بر محوریت مسجد شکل می‌گیرد و تمام نهادهای اداری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن از ملحقات مسجد هستند.

ساختار الگو که طبق همان قاعده 1+3 ایجاد می‌شود بر بستر تقسیمات رایج سیاسی و اجتماعی گسترش پیدا می‌کند. به شکل خلاصه، سلسله امامت از امام کشور آغاز می‌شود و در مراحل بعد به امام استان، شهرستان، بخش، دهستان و ده و در مناطق درون‌شهری نیز به امام منطقه، ناحیه و در نهایت امام محله می‌رسد. امام محله و روستا آخرین حلقه این سلسله و شجره طیبه هستند که اوامر و منویات امام کشور را در ساختار اداری رده خود تا سرحد اجراء پیگیری می‌کنند.

قوای سه‌گانه نیز به همین نحو از سطح کشور تا سطح محله و روستا امتداد پیدا می‌کنند. به این شکل که مجلس شورای اسلامی دارای شعب و انشعاباتی در سطح استان، شهرستان، بخش، دهستان، روستا است و در مناطق درون‌شهری نیز شورای اسلامی شهر به عنوان شعبه‌ای از همین نهاد مشورتی و تقنینی ایفاء نقش می‌کند. پس در الگوی مطلوب سازماندهی اسلام، نهاد تقنین نیز باید مانند دولت یا دستگاه قضا دارای نهادهای زیرمجموعه تا پایین‌ترین واحد اجتماعی یعنی محله و روستا باشد که با عنوان شورای امنای محله یا روستا شناخته می‌شوند. شورای امنای محله در سه محور مسئله‌شناسی، برنامه‌ریزی و نظارت به ایفاء نقش می‌پردازد.

شعبه دوم قوای سه‌گانه کشور که شعبه مجریه است از همان ساختار دولتی تبعیت می‌کند، با این توصیه موکد که این ساختار باید در سطح محلات و روستاها نیز ایجاد شود. محله کلیدی‌ترین و اساسی‌ترین مقیاس در ساختار دولت اسلام است و بدون آنکه صاحب تشکیلات مدیریتی مردمی شود، تحقق جامعه و دولت مطلوب اسلام محال است. وزرای محله در الگوی «محله فاضله» با عنوان یاران محله شناخته می‌شوند. اصطلاح «یار» دلالت بر این دارد که این افراد، نیروهای رسمی و حقوق‌بگیر دولت نیستند، بلکه نیروهایی برآمده از دل محل هستند که به شکل مردمی نقش وزرای محلی را ایفاء می‌کنند و وزرای دولتی را به‌عنوان نیروهای عملیاتی و میدانی یاری می‌کنند، پس یار دولت هستند، نه باری بر دوش دولت. یاران محله دو وظیفه اصلی پیشرفت و عمران و آبادانی محله را بر عهده دارند.

شعبه سوم نیز شعبه قضایی است که با همان اسلوب و شرایط در محله و روستا در قالب شورای «صلح‌یاری» ایجاد می‌شود. شورای صلح‌یاری با الگوی اصیل اسلامی-ایرانی، در سه محور مشاوره، موعظه و امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می‌کند و زمینه‌های وقوع جرم، اختلاف و در نهایت انباشته شدن پرونده‌ها در دستگاه قضا را از بین می‌برد.

اجراء الگوی اتحاد امامت و امارت از سال 1391 در مسجد فاطمة الزهراء (س) پردیسان قم کلید خورد. با تفویض امامت این مسجد به استاد آیت الله قوامی، شوراهای سه‌گانه مزبور در این محله شکل گرفت و کار خود را آغاز کرد. با ورود استاد به جایگاه امامت جمعه شهر پردیسان از سال 1393، این طرح دچار وقفه‌ شد، اما در سطحی بالاتر، یعنی در سطح منطقه پردیسان تبدیل به گفتمان شده و تدریجاً زمینه اجراء آزمایشی آن پدید آمد. محلات آزمونه با محوریت ائمه جماعات، توجیه و سازماندهی شدند و به این ترتیب، نرم‌افزار «امامت جماعت» برای نخستین بار در کشور در پردیسان قم به «امامت محله» ارتقاء پیدا کرد. گفتمان امامت محله، علیرغم موضع‌گیری‌های انتقادی بین نخبگان و برخی از مسئولان به علت نوپدید بودن، ظرف یک مدت پنج ساله جای خود را تدریجاً در اذهان و افواه باز کرد و فراگیر شد. با همراهی برخی مسئولان، من جمله شهردار وقت، برخی از بخش‌های طرح از جمله محله‌یاری خوش درخشید و دستاوردهای قابل ملاحظه‌ای در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، عمرانی و خدمات شهری حاصل گردید. از سال 1397 طرح از محلات به مجتمعات مسکونی و بیش از 300 روحانی به عنوان امام مجتمع نصب شدند تا پیگیر امور فرهنگی مجتمع‌ها باشند. با گسترش آزمونه‌های محلی و روستایی داوطلب در سراسر کشور، استاد قوامی در سال 1399 از جایگاه امامت جمعه کناره‌گیری کردند و سفرهای استانی برای نصب نمایندگان و پیگیری اجراء طرح که اینک با آزمون و خطاهای پردیسان به «الگو» تبدیل شده بود در سراسر کشور کلید خورد. از آن زمان تا امروز بیش از 60 محله در سراسر کشور به آزمونه‌های الگوی امامت و امارت تبدیل شده‌اند که در کنار دو شهر و پنج روستا طرح را در سطوح و مراحل مختلفی اجراء می‌کنند.

خلاصتاً دستاوردهای اجراء آزمایشی ده‌ساله طرح در پردیسان را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

 

  1. رواج گفتمان مدیریت محله‌محور،‌ مسجدمحور، امام‌محور و شورامحور در سطح منطقه، کشور و بین‌الملل؛
  2. ایجاد تعامل مابین نهادهای دولتی از جمله شهرداری، آموزش و پرورش، کمیته امداد و … با مساجد و تسهیل ارائه خدمات از سوی نهادهای مزبور؛
  3. رشد ابعاد عمرانی، توسعه زیرساخت‌ها و امکانات شهری؛
  4. ایجاد تشکیلاتی متشکل از چندصد روحانی جهت اجراء برنامه‌های تبلیغی و دینی در مجتمع‌ها؛
  5. ایجاد پیوند بین مسجد و نهادهایی چون مدارس جهت زمینه‌سازی برای نظارت مساجد بر نهادهای گوناگون و حضور مستمر و پررنگ شبکه امامت در مدارس؛
  6. تبدیل مساجد به قطب فعالیت اجتماعی و ابزاری برای نظارت مردم بر عملکرد مسئولان و مطالبه‌گری از آن‌ها؛
  7. هویت‌بخشی به طلاب، امامان جماعت و امامان مجتمع به‌عنوان مدیران و رهبران اجتماعی و مدنی، نه صرف پیش‌نماز یا منبری و مبلغ؛
  8. ایجاد رقابت مثبت بین فعالان مساجد در خدمت‌رسانی و محرومیت‌زدایی؛
  9. کنترل محسوس جرائم و منکرات در محلات با ایجاد سمت‌هایی نظیر پلیس‌یار، صلح‌یار و …؛
  10. طراحی و اجراء پروژه «جامع امیرالمؤمنین G» به‌عنوان نمونه‌ای از کالبد سخت‌افزاری و تمدنی مورد نیاز طرح (شامل مسجد جامع، مدرسه جامع (مجموعه علمی)، ارك جامع (مجموعه اداری) و بازار جامع (مجموعه اقتصادی)).

این توضیحات به‌عنوان چکیده‌ای از سابقه اجرایی طرح تنها در منطقه پردیسان قم ارائه شد تا نشان دهیم که این الگو در عمل تجربه‌ای نسبتاً موفق به جا گذاشته و کارآمدی و قابل اجراء بودن خود را به اثبات رسانده است. پس از پردیسان، نقاط دیگری از کشور در قم، تهران، اصفهان، کرمان، یزد، فارس، خوزستان، خراسان جنوبی و … نیز آزمونه و نمونه اجراء این الگو بوده‌اند و در زمان تحریر این سطور هم‌چنان نیز فعال هستند. این تجربیات در کنار هم نشان می‌دهند که با اعمال برخی انعطافات و تغییرات متناسب با بافت اجتماعی مناطق مختلف، الگوی مدیریتی 3+1 (امام به اضافه سه امیر) هم از کارآمدی نسبتاً بالایی در حل معضلات و مشکلات برخوردار است، هم متناسب با زمینه‌های فرهنگی، بومی، ملی و تاریخی کشور ما و پیش‌زمینه‌های ذهنی مردم ماست، هم می‌تواند الگویی مناسب برای مدیریت متوازن ارائه دهد که از یك سو مشارکت مردمی و از سویی دیگر نظم اقتداری نظام حاکم را تضمین کند، و هم ضامن تحقق مدیریت شرعی با روش فقهی در تمام سطوح اجتماعی باشد.

بهترین حسن ختام دیدگاه مراجع، علما و بزرگان حوزه‌های مقدسه است که همگی در خلال اجرای طرح در منطقه پردیسان در جریان اجرای آن قرار گرفتند و نقطه‌نظرات ارزشمندی را در خصوص جنبه‌های مختلف نظری و اجرایی آن به نظریه‌پرداز و مجریان آن گوشزد کردند. صاحب نظریه به همراه مجریان آن در نهاد بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و مرکز امامت و امارت پردیسان در دیدار با برخی از مراجع و بزرگان حوزه مقدسه قم ضمن تشریح ابعاد نظری و اجرایی این الگو، از نکات آن‌ها در رابطه با این طرح بهره‌مند شدند که در ذیل خلاصه‌ای از این نظرات وارد شده‌اند.

به استثنای نظرات مرحوم آیت‌الله مصباح یزدیŠ، تأییداتی که دیگر مراجع معظم و علما نسبت به طرح داشته‌اند ممکن است لزوماً در خصوص تمامی مبانی، الزامات و ابعاد آن صدق نکند، بلکه ممکن است صرفاً ناظر بر توسعه ابعاد اجتماعی نقش مساجد، اداره امور محلات از سوی امامان مساجد و همچنین اداره امور شهر از سوی امامان جمعه باشد.

 

آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی

آیت‌الله ‌العظمی صافی گلپایگانی در دیدار با امام جمعه و اعضای نهاد نماز جمعه پردیسان ضمن سفارش و تأکید به حفظ و حراست طرح از آفات و موانع آفاقی و انفسی تأکید کردند: «همه‌جای شهر قم تعلق به حضرت معصومه دارد و جهاتی که شما فرمودید خیلی مهم است. سعی کنیم که این شهر نوبنیاد (پردیسان) را طوری تأسیس کنیم که به‌عنوان شهری اسلامی مطرح شود و برای قم و تمام شهرهای دیگر در همه جهات، به‌خصوص اخلاقیات نمونه باشد. از ابتدا به این جهات اهتمام داشته باشید. این برای ما اسباب افتخار خواهد بود و به هر صورت موقعیت اینجا را طوری ایجاد کنیم که برای همه الگو باشد. و این از ابتدا که آغاز شده است باید مراقب باشید که همکاران طرح همه هم‌فکر باشند و در راه دین و خدا و امام زمان کار کنند و مفاسد و خلل‌هایی که در جاهای دیگر و ازجمله در خود شهر قم هست در آنجا نباشد.

این کار، یعنی تشکیل شهری بر اساس این الگو کار بزرگی است، و حفظ آن نیز به همین شکل مهم است و این شهر هم از جنبه‌های اخلاقی و هم از جهات دنیوی و اقتصادی باید موقعیتی کامل داشته باشد. به هر صورت بسیار برای شما دعا می‌کنم، چون این مسئله بزرگی است و ما هم موقعیتش را نداریم، اما اگر می‌شد همان‌جا به خدمت شما می‌آمدیم. به هر صورت جا انداختن این مسئله [شهرسازی اسلامی] برای مردم خیلی مهم است و اسباب خوشحالی امام زمان خواهد بود. من بسیار امیدوار شدم و با امیدواری از اینجا می‌روم».[1]

 

آیت‌الله العظمی حسین نوری همدانی

آیت‌الله ‌العظمی نوری همدانی در دیدار با امام جمعه، شهردار و اعضای نهاد نماز جمعه پردیسان با تأکید بر توسعه نقش اجتماعی مساجد و نمازهای جمعه گفتند: «این تدبیر حاکی از توجه شما به چند عنصر است: یک عنصر عنصر نماز جمعه است که جایگاه بسیار مهمی دارد. امام جمعه باید بتواند از جهت فرهنگ و سیاست و اقتصاد و همه ابعاد راه‌گشا باشد، این خیلی مهم است. نماز جمعه از ارکان «حکومت» اسلامی است؛ عنصر دیگر عنصر مساجد است که جایگاه مهمی در اسلام دارند. سابقاً در تمام جریان‌ها مسجد یک رکنی بود و همه چیز از مسجد شروع می‌شد و در مسجد اختتام پیدا می‌کرد. مردم فطرتاً توجه به مساجد دارند، این خیلی مهم است و این همکاری ائمه جماعات با امام جمعه و حل و فصل مسائل بسیار مهم است و می‌تواند سرمشقی برای همه باشد».[2]

 

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی

آیت‌الله جوادی آملی در دیدار اعضای ستاد نماز جمعه پردیسان با ابراز خرسندی از رسیدن الگوی امامت و امارت به مرحله اجرا در پردیسان گفتند: «دین یک خیمه و نماز هم ستون این خیمه است. باید تمام مردم زیر این خیمه جمع شوند و اقامه نماز هم به همین منظور است تا بتوان از این طریق مردم و جامعه را اداره كرد.

نماز تنها ستون دین نیست، زمانی كه مالك اشتر استاندار مصر بود حضرت علی نامه‌ای به او نوشتند كه در آن تأكید كرده بودند عامه مردم ستون دین‌اند بنابراین یک ستون مردم‌اند و ستون دیگر اقامه نماز است و آن نمازی نافع است كه اكثر مردم در آن شركت كنند و این دو ستون در كنار هم كارهای زیادی می‌توانند انجام دهند.

ما جنگ تحمیلی را هم با حضور مردم توانستیم اداره كنیم، خداوند ما را بی‌سرمایه خلق نكرده و تمام لوازم سعادت ما را هم آفریده است؛ بنابراین ما صاحب‌خانه خوبی داریم و باید تلاش كنیم كه مهمانان خوبی برای خانه خدا باشیم و اگر درس هم می‌خوانیم باید درسی بخوانیم كه ما را به خدا نزدیک كند.

این‌كه می‌بینید پرونده‌های دادگاه‌ها زیاد شده، همه آن‌ها به‌خاطر حرف‌های كودكانه است كه بودجه‌های مملكت را برای حل و فصل این حرف‌ها باید هزینه كنند. بسیاری از این اختلافات را می‌شود با ریش‌سفیدی و مصالحه حل و فصل كرد كه یكی از ویژگی‌های مساجد همین است».[3]

 

آیت‌الله محمدتقی مصباح ‌یزدی

«سعادت بنده بود که در آخر پیری موفق بشوم این پیشرفت‌ها در حوزه را ببینم و ان‌شاءالله با یک امیدی چشم به روی این دنیا ببندم. این مسئله را از ابعاد مختلفی می‌شود مورد مطالعه قرار داد. یکی از آنکه بیش از همه چیز روی آن تأکید دارم این است که این طرح‌ها به‌منزلهٔ میوه‌های درختی است که به دست امام  کاشته شد. ضَرَبَ اللهُ مثلاً كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ.[4] البته اگر امامŠ تنها بود کاری از پیش نمی‌برد، شرط موفقیت اجتماعی داشتن یاران و همکاران و موافقانی است که بتوانند ایده‌ای را پیاده کنند. و به‌هرحال افتخار شما هم امام است و انرژی آن هم از اخلاص امام است که خدای متعال این برکات را نازل فرمود. دیگران هم باید از این سنت استفاده کنند و بر اخلاصشان بیفزایند تا برکات خدا افزایش پیدا کند.

من تشبیهی به نظرم رسید در این خصوص که این طرح بسیار شبیه آن اصل طرحی است که امام  بعد از پیروزی انقلاب می‌خواستند برای مدیریت کشور اجرا کنند. تا آن وقت هنوز راجع به تشکیلات داخل کشور و مدیریت کشور امام  هیچ حرفی نزده بودند. فقط اصل مسئله، یعنی حکومت و ولایت فقیه را در نجف بحث کرده بودند و منتشر شده بود. در پاریس هم که از ایشان می‌پرسیدند آقا این حکومتی که شما می‌خواهید چگونه است، جواب می‌دادند قرآن و سنت. هیچ چیز خاصی نمی‌گفتند. بعد از پیروزی انقلاب اصل کار این بود که یک خبرگان قانون اساسی تشکیل دهند که بهترین انسان‌های کارآزموده و مورد اعتماد را جمع کنند تا اینها طرحی برای مدیریت کشور فراهم کنند. بحث‌های زیادی شد، رساله‌های زیادی نوشته شد و سخنرانی‌های بسیاری در خصوص چگونگی ادارهٔ کشور انجام شد. از یک طرف این امر می‌بایست بر اساس مبانی اسلامی، شیعی، امامت و… می‌بود و از طرفی دیگر هم نیازهای روز و مدیریت جهان باید در نظر گرفته می‌شدند و باید در خصوص اینها نظر موافق و مخالف می‌دادیم و خط قرمزمان را مشخص می‌کردیم.

از جمله اولین کسانی که در این زمینه بحث کرد و حتی رساله‌ای هم از ایشان چاپ شد،‌ مرحوم آقاسیدمحمدحسین طهرانی  بود. ایشان طرحی برای مدیریت کشور بر اساس مبانی فقهی ارائه دادند. مرحوم امامŠ از لحاظ فقهی شاید از همه خبرگان کامل‌تر بودند و حتی از لحاظ مسائل اجتماعی شاید از سایر مراجع هم روشن‌تر بودند. اما ایشان می‌گفتند باید جهات گوناگون را رعایت کنیم،‌ بالاخره حکومت نوپاست و باید حرف ما را درک کنند. اگر چیز من‌درآوردی و غیرقابل درک باشد، نمی‌توانیم در خصوص آن با دنیا گفت‌وگو کنیم و حرفی داشته باشیم. بالاخره این طرح خبرگان قانون اساسی را امامŠ تنظیم کردند. انتخابات شد و برخی از مراجع فعلی هم عضو آن مجلس بودند. بسیاری از آن‌ها هم از دنیا رفته‌اند.

با این تشبیه که این یک نمونه کوچکی بود از مصداق کامل‌تری که باید واقع می‌شد، می‌توانیم بگوییم که آنچه واقع شد خواه‌ناخواه اسلام کامل نبود، امکان آن هم نبود. حتی در خبرگان قانون اساسی کسانی بودند که گرایش‌های مارکسیستی و حتی سلطنتی داشتند. در این شرایط بالاخره اداره کردن آن جلسه و تصمیم‌گیری و نوشتن قانون اساسی به‌هرحال کار بسیار بزرگی بود و در اینجا نقش مؤثر مرحوم شهید بهشتی را نباید فراموش کنیم.

در طول این چهل سال می‌بایست کسانی که ایده و همت و اخلاص دارند کار را دنبال می‌کردند و اشکال اجرایی‌تر و اسلامی‌تری را طراحی کنند و برای آزمایش به عمل بگذارند. خیلی تغییراتی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی داده شد، بر اساس تجربیات قانون اساسی اولیه و برای رفع نقص‌های آن بود. طبعاً کار انسان کامل نیست، حتی قانون اساسی فعلی ما هم می‌تواند کمبودهایی داشته باشد. آرام آرام باید این‌ها را با تکمله‌ها کامل‌تر کرد و به‌خصوص در اجرائیات باید رعایت شود تا شکل اسلامی کامل‌تری پیدا شود. یکی از بهترین کارها این است که زمینه برای آزمایش نمونه‌های خاص به‌وجود بیاید. آنچه ما اکنون داریم شکلی از حکومت است که در کشورهای غربی هم هست. اصل این قوای سه‌گانه فکر منتسکیو است، حقوق‌دان معروف فرانسوی. این که کشور را باید سه قوه در عرض هم اداره کنند قبل از او در عالم نبود. این در عالم پذیرفته شده است، یکی شما. ولی ما غیر از اینها یک نهاد رهبری را هم به آن اضافه کردیم. همه چیز مثل آن‌هاست با اندکی تفاوت که این تفاوت را کشورهای دیگر هم دارند.

معنای این آن است که تجربیات جدید باید آزمایش شوند و این نقش اساسی را در انقلاب ما بازی کرد. اگر ما این را حذف کنیم، انقلاب از بین رفته است. و الا دین قبلاً هم بود، مرجع تقلید بود، وعاظ بودند. امر به معروف، نهی از منکر، حجاب و بی‌حجابی همه بودند. مردم دو تیره بودند، دیندار و بی‌دین. ما آن موقع دیندارهای قوی داشتیم، بالاخره همین بچه‌های انقلاب آنجا تربیت شدند،‌ اگر هیچ زمینه‌ای نبود پس اینها از کجا آمدند؟ اینکه یک قوه‌ای اسلامی فوق اینها رسمیت پیدا کند، این دستاورد انقلاب است. یعنی قوام نظام ما به ولایت فقیه است، و الا همه چیز دیگر آن مثل کشورهای دیگر است. یکی از کارهایی که ما باید بکنیم این است که این عنصر را به خوبی تقویت کنیم،‌ تبیین کنیم و برای همه قابل فهم کنیم. شبهات را برطرف کنیم،‌ دفاع و بحث کنیم و این مبانی را هر چقدر می‌شود باید تبیین کنیم. متأسفانه ما در همه اینها کوتاهی کرده‌ایم. هنوز هم همان مسائلی که اول انقلاب درباره ولایت فقیه مطرح بود، در گوشه و کنار هنوز هم هست. حتی در محافل رسمی داخل حوزه هم هنوز مطرح است، این تنبلی ماست.

در بخش مدیریت و بخش‌های جزئی ما باید الگو بگیریم و آزمون و خطا کنیم. کار آدمیزاد آزمون و خطاست. آنچه تعبدی و خطوط قرمز است سر جای خودش، اما کیفیت اجرا زمان خود پیامبرˆ و معصومین‰ هم یکسان نبود. در مدینه شخص پیامبر رئیس کل بود و هر کس هم هر جایگاهی داشت از دستور او پیروی می‌کرد. وقتی در زمان امیرالمؤمنین  نماینده به کوفه می‌فرستادند سه نفر می‌فرستادند. یک مسئول بیت‌المال بود، یک قاری قرآن به‌عنوان وزیر علوم و یکی هم به‌عنوان فرماندار. کم کم گسترش پیدا کرد و رسید به گروه‌های مختلف و رده‌های مختلف. این لازمهٔ زندگی دنیاست. ما هم باید ببینیم شرایط زمانهٔ خودمان در کیفیت اجرا چه چیزهایی را اقتضا می‌کند. اول طراحی، بعد هم آزمون و سپس آسیب‌شناسی و تکمیل آن، این مراحلی است که باید بگذرد تا ما هم به سهم خودمان دین خود را به انقلاب ادا کنیم.

در همین جا آن‌چه از همان روزهای اول باید توجه کنیم و هر کس که می‌خواهد وارد مراحل تکمیل شود، مسئله آسیب‌شناسی است. به‌خصوص در جامعه‌ای که از یک حکومت شبه‌سلطنتی در ظاهر و استعماری در روح، تحول پیدا می‌کند به یک حکومت مردمی اسلامی. خیلی مشکلات خواهد داشت. مشکلاتی که داشتیم متعلق به تفاوت‌های همین دو جناح بوده است و آثار آن هنوز هم حتی در سیاست‌مدارهای ما باقی است.

از دیگر مسائل فکری که ما باید بیش از پیش به آن توجه کنیم و آن را حل کنیم اصل رابطه بین دین و دنیا، حکومت و شریعت و امامت و امارت است. این مسئله حل نشده است. هنوز بزرگان ما دین را در مقابل مسائل حکومت در حاشیه قرار می‌دهند. دین یک مسئله حاشیه‌ای است برای عده‌ای. ما مملکت را اداره می‌کنیم و مقام معظم رهبری هم تأیید می‌کنند، خیلی لطف کنند اسمی هم برای احترام از مقام معظم رهبری می‌برند، والا صریحاً و علناً مخالفت می‌کنند و خم هم به ابرو نمی‌آورند. اصل مسئله که هنوز حل نشده است این است که آیا این دو مقوله است، یا یک مقوله با دو بخش و دو رویه است؟ بسیاری از مردم حتی کشور ما بعد از چهل سال هنوز این مسئله را نمی‌دانند که دین چه ربطی به حکومت دارد؟ [می‌گویند دین یعنی] برو نماز و حمد و سوره‌ات را بخوان، تو چه کار داری چه کسی رئیس و چه کسی مرئوس است؟ بگذارید خود مردم حل کنند، اصلاً دو مقوله است و ربطی به هم ندارد. از آن طرف لوازم دیگری هم دارد.

بنده خیال می‌کنم این توفیق بزرگی است که خداوند به جنابعالی و همکارانتان لطف فرموده است. باید با این نگاه به قضیه نگاه کنیم که ما می‌خواهیم برای اجرایی کردن قانون اساسی جمهوری اسلامی که برخاسته از کتاب و سنت است، راهکارهای عملی متناسب با زمان و شرایط زمان و مکان ارائه دهیم. یکی هم این طرح [امامت و امارت] است. بنده تأکید می‌کنم که به آسیب‌های آن هم توجه داشته باشید، رقابت‌ها، حسادت‌ها، تنافس‌های در پست و مقام و منافع، اینها ممکن است الآن برای محلهٔ شما خودش را نشان ندهد،‌ اما اینها مسائل پنهانی است که در زمینه کار می‌کند و بعد برای توسعهٔ طرح ایجاد مشکل خواهد کرد، در ارتباط بین محله با محله، شهر با شهر و درنهایت بر می‌گردد به اصل حکومت. این خطر است. از همین الآن با احتیاط برخورد کنید که حتی‌المقدور از این آسیب‌ها جلوگیری شود».[5]

 

مرحوم آیت‌الله محمد یزدی

«این طرح طرحی امیدبخش است و به نظرم شما علاوه بر پردیسان باید به همسایه پردیسان یعنی شهر قم هم توجه داشته باشید. این طرح تصویری تخیلی نیست، بلکه الگویی به اجرا درآمده است و نیاز است مسئولان شهر قم، امامان جماعت و جمعه و همچنین استاندار توجه لازم را به این طرح جامع داشته باشند».[6]

[1]. از بیانات معظم‌له در دیدار با اعضای ستاد نماز جمعه پردیسان در تاریخ 27/8/13۹۴.

[2]. از بیانات معظم‌له در دیدار اعضای ستاد نماز جمعه پردیسان در تاریخ 11/7/1394.

[3]. از بیانات معظم‌له در دیدار اعضای ستاد نماز جمعه پردیسان در تاریخ 24/4/1394 (به نقل از خبرگزاری حج).

[4]. ابراهیم، 24.

[5]. از بیانات آن مرحوم در دیدار با اعضای بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و نهاد نماز جمعه پردیسان در تاریخ 15/9/1397.

[6]. از بیانات آن مرحوم در دیدار با اعضای بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و نهاد نماز جمعه پردیسان در تاریخ 25/10/1397.